نتایج جستجوی عبارت «عیدی محمد شکوهی قرائی محله کیان دبستان بختگان کردستان سنندج فکه مهران ۱۳۵۹/۲/۱۵ تیپ ۳۷ زرهی شیراز ۱۳۵۹/۶/۳۱ ۱۳۶۵/۹/۲۶ ۱۳۶۵/۱۰/۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید خلیل کلاهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
در سپیده‌دم روز ۱۵ بهمن‌ماه سال ۱۳۳۵، طفلی کوچک باروحی بزرگ به وسعت دل‌های مؤمنین در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. خانواده‌اش نام خلیل را برای او برگزید، نام و کنیه کسی که بت‌شکن بود و ظالم ستیز. خلیل، از همان زمان کودکی در کنار خانواده‌اش ساده زیستن و قناعت را تجربه کرد و رشد نمود تا به سن ۷ سالگی رسید. در دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز دوره ابتدایی را با موفقیت شروع کرد و به پایان رساند،...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عابدین محمدجانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عابدین محمدجانی ۱۳۴۶/۶/۱ در روستای جزین از توابع آباده طشک نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید مصطفی خمینی جزین آغاز و به پایان رساند. لکن به دلیل برخی مشکلات خانوادگی و اقتصادی از ادامه تحصیل محروم ماند و به کارگری پرداخت تا بتواند قسمتی از مخارج خانواده را تأمین کند. از همان کودکی با نماز مأنوس بود و اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای داشت. اهل کار، تلاش و ایمان بود و سختی‌های زندگی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلام حسین داوطلب
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلام‌حسین‌ها آنگاه‌که در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی و علاقه‌مند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا سرقناتی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قفس خاکی تن تحمل روح بزرگ و الهی او را نداشت، برای رهایی، حصار تن را شکست و پرواز را در پیش گرفت. محمدرضا، دهم مردادماه سال ۱۳۴۷ در نی‌ریز میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی نور ایمان در چهره پرفروغش نمایان بود. دوران تحصیل را با تمام سختی‌ها و محرومیت‌ها طی کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) به پایان برد و با دریافت مدرک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
حدیث لاله‌ای است که دل دریایی داشت و از آتش فراق سینه‌ای سوزان. در پی وصل بود و در سر هوای رفتن داشت. فرهنگ، ۱۳۴۶/۱۰/۱۵ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. در کودکی چابک بود و زرنگ. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شهرستان نی‌ریز گذراند. برای ادامه تحصیل به هنرستان شهید باهنر رفت و با موفقیت مدرک پایان دوره متوسطه...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی عراقی همدانی در یک روز گرم ماه مرداد از سال ۱۳۴۸، گرمای دل‌انگیز وجود سید حسین تاج در میان خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی، رنج گرمای تابستان را به شیرینی بدل کرد و روستای مشکان شاهد تولد فرزندی از ذرّه پیامبر اسلام (ص) گردید. ششمین بهار...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سال‌ها از جنگ، هنوز در نی‌ریز بهانه برای گریستن فراوان است. لب‌هایمان به زمزمه مرثیه نشسته‌اند و پلک‌هایمان در ریختن اشک، بی‌قراری می‌کنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیان‌های حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذره‌ذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانه‌ای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نی‌ریزی) سپری...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
سید محمد از سرزمین سبز ایمان بود و مرد میدان کارزار. شکوه ایستادگی را از کوه‌ها فراگرفته بود و بخشندگی و سخاوت را از کشتزارها، او مسافر بود، مسافر کوی شهادت و نگاهش به فانوس هدایت در برج توحید. روز ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهرستان نی‌ریز و میان خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده گذراند. باهمت خانواده از معارف ناب اسلامی بهره‌مند شد و بر اساس احکام نورانی اسلام تربیت و پرورش...